یه چند وقتیست که از اکران پر قرژ قرژ فیلم طوق زریٌن یا به قولی همان قلاده طلایی میگذره. منم میخواستم همون موقع حرفی بزنم که گفتم الان بزنم چون به یه شعری برخورد کردم از قدما که میفرومد: طوق زریٌن همه بر گردن خر می بینم...
و چقدر هم با مصما .که گفتم یه روزی رسد که وضعیت جالب راکب و مرکوبی فعلی معکوس شود و آن موقع است که به عمق کلام شاعر پی میبریم و میفهمیم که حضرت خر ، در واقع کدام است!
حالا صبر کن!
درود
مطالبت(ان هایی که از خودت است)زیبا است و می شود گفت مرحله ی ویرایش را گذراندند
اما در مورد این مطالبت بهتر است هنر نوشتاری ات را در سیاست خرخ نکنی البته نظر من است.
اگر هم می نویسی بی طرفانه بنویس نه جاهلانه
البته نظر من است شرمنده