مرغ مهاجر

زندگی حسی غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد ...

مرغ مهاجر

زندگی حسی غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد ...

دیگه من من نیستم!

1)به این نتیجه رسیدم که تا حالا کلا غلط رفتم.باید یه چیزایی رو اساسا تغییر بدم.نیگا که میکنم میبینم از خودم یه ملغمه هشلهفت ساختم از چیزای متضاد.ولی افق های روشنی میبینم خوشبختانه!

   یا به قول شاعر:


                 بوی بهبود ز اوضای جهان میشنوم....

 2)هفته دیگه پنج شنبه کنکوره و خلاص.انرژیم دوچندان شده.میخوام بزنم بعدش به کشف و شهود.

3)از همه خانم ها و آقایون دعوت میکنم کتاب ها یا فیلم ها یا موسیقی دان ها و ... خلاصه هر چیز خوبی که کشف میکنن به منم بگن.                    

اینم یه نقاشی قشنگ:


نظرات 2 + ارسال نظر
امیر حسین شریفی یکشنبه 4 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 12:59

درود
منم زیاد می گیرم که کلا اشتباه رفتم خیلی خوبه از اشتباه بودن راهمان اگاه شویم
راستی امیدوارم کنکورت را خوب دهی و سر افراز شوی
دوست دار شما

katayoon چهارشنبه 18 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 15:01

be nazaram az hadafe khelghat shoroo kon.tamame soalato list kon va kam kam boro donbaleshun .age be soal residi man chan ta ketabe nab behet moarefi mikonam

مرسی
فکر میکنم اون سوالاتی که میگی رو بهشون فکر کردم و تا حدودی جواب هایی هم یافتم.با این حال اگه کتابی معرفی کنی ما پذیراییم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد