مرغ مهاجر

زندگی حسی غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد ...

مرغ مهاجر

زندگی حسی غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد ...

من و تنهایی مدام

همه چیز تمام شد ...

کسانی که من رو می شناسند می دانند درباره چه صحبت میکنم . موضوع من هستم و کسی که دوست می داشتم که به طور غم انگیزی من را ترک کرد .

ترک شدن حس خیلی عجیب و نا آشنایی است برای من .کمی از عاشق شدن و عشق ترسیدم .
اما به هر حال باید بود و زندگی کرد . و البته به عشقی دیگر امیدوار بود .