خیلی وقته میخواستم اینو بنویسم ولی هی میگفتم نه.ولی باید گفت:
احساس میکنم یه چیز بی خاصیتم تو هوا.نه حسی نه خاطره ای نه غمی نه شادی ای!
نه عکس العملی مثبت نه منفی.
نه حرفمو کسی گوش میده نه حرف دیگرانو میفهمم.
احساس میکنم گم شدم.
احساس میکنم یه دستگاهی شدم شامل ۲ تا چشم و بدون مغز و قلب!
یعنی نه احساس خوشی میکنم نه اندوه.
فعلا هیچ ایده ای ندارم!
وسلام
والا این احساس رو ما از 14 سالگی داریم،یه وقتایی از شدتش کاسته می شد ولی تقریبن از آذر سال 90 در شدید ترین حالت خودش قرار گرفته،من بهش میگم:خثنیت"
حسِ نحسیه!میگن بعدِ کنکور درست میشه،نمیدونم امیدوارم که بشه،هرچند که...
مرسی.منم امیدوارم که درس شه