امروز 28 آذر ماه هست و در این نیمه شب، نیلوفر(همسر من) نزد خانواده پدری است و مادر من مهمان من است.
در اواخر اولین ترم دانشگاهی من به عنوان مدرس هستیم و من تجربه بسیار خوبی داشتم. فکر میکنم تدریس در دانشگاه تا سالها با من خواهد ماند و واقعا این کار را دوست دارم.
این ترم دانشگاه همراه بود با اعتصابات سراسری و عملا بیشتر زمان ترم آموزشی تعطیل شد اما با این حال، خروجی بدی نداشتیم:
در دانشگاه دخترانه دکتر شریعتی، موضوعات مربوط به موسیقی انیمیشن را تدریس کردم و در حال حاضر شاگردان مرتبا برای من آنالیز موسیقی انیمیشن های کوتاه میفرستند و کلاس های من به چهار گروه تقسیم شدند و درحال انجام پروژه هایشان بر اساس موسیقی و داستان های ایرانی هستند.
در دانشگاه علمی کاربردی هم دروس «فرم در موسیقی»، «آهنگسازی» و «کنترپوآن» را تا حدی که میشد پیش بردم و امیدوارم تا آخر ترم جمع بندی خوبی داشته باشیم.
همینطور گمان میکنم امروز یا فردا شاهنامه فردوسی را تمام خواهم کرد و حقیقتا یکی از پر بارترین کارهایی بوده که در این سال انجام داده ام.
همچنان با موضوعات مالی و درآمدی مشکل دارم و به تازگی کلاس های خصوصی را برقرار کرده ام. همینطور در حال ضبط ویدیو های آموزشی و تحلیلی هستم که به آنها امیدوارم.
کار نواختن کمانچه با سرعت کم ولی نسبتا مثبت در حال انجام است.
خدا را شکر میکنم. از زندگی فعلی ام راضی هستم و امیدوارم طبق برنامه، سال آینده به همراه نیلوفر خانوم در حال اپلای کردن باشیم.
پ.ن: این عکس را اولین روزی که به دانشگاه شریعتی رفتم گرفتم.