سلام
امروز داشتم مقدمه کتاب اخر شاهنامه مهدی اخوان ثالث رو میخوندم که منو با چند تا سوال
بسیار اساسی مواجه کرد
اول:دو سالی میشود که یک سری افکار موزونم رو کتابت میکنم با یک سر هم بندی تو این
وبلاگ پخش میکنم.ایا این نوشته ها ارزش به خصوصی داشته اند و جدا از یک سری مشکلات
تکنیکی واقعا شعر بوده اند؟قطعا خیر.
دوم:با این روند به جایی میشود رسید؟باز هم قطعا خیر
میدونم که تو این سال تونستم با تجربه و مطالعه اشهار دیگران، یه خورده منظم نوشتن رو
یاد بگیرم.ولی فکر میکنم حالا وقتشه که عمیق تر فکر کنم. بیشتر مطالعه کنم و بیشتر بدونم.
این پست رو دادم که به هم قطارای خودم هم بگم که کاری که ما داریم میکنیم خوب هست و کافی نیست.باید خیلی باحوصله ادامه داد و بسیار مطالعه کرد.
تا اطلاع ثانوی هدفم این خواهد بود.
پس سعی میکنم با دانش بیشتر بنویسم.
سلام بر شما
این پست به مرحوم محمد نوری اختصاص داره.
دیروز ۹ مرداد ماه بود که محمد نوری با ان صدای دل نشینش از پیش ما رفت.
پیکر این هنر مند نام اشنای ایرانی؛فردا ۱۱ مرداد ۸۹ ساعت نه و نیم صبح از رو به روی تالار وحدت تهران تشیع خواهد شد.
حال که ایشان دیگر در بین ما نیست بیایید برایش دعا کنیم و با خواندن خوانده هایش یاد و سبک او را زنده نگه داریم.
به یاد صدا و شخصیت آزاده اش.
در گذشت این استاد گرامی را به تمام اهالی هنر تسلیت میگم.
محمد هادی مجیدی ۸۹/۵/۱۰
بگزار تا بگرییم چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
سلام دوستان
این بار که این یادداشت رو مینویسم دلم بسیار تنگ است...
چرا که امروز ۲۲ خرداد ۸۹ هستش و پایان واقعی مدرسه برای من.
امید وارم که همه ی ما این روزهای شاد و آموزنده رو همیشه بیاد داشته باشیم.
داشتم فکر میکردم که درست اینها با سالروز انتخابات یکی شده
همون انتخاباتی که خشم ها را بر انگیخت و جانهای بسیاری را گرفت
و جالب که با وجود این همه مدرک موجود این حکومت نخ نما هنوز در پی خون ریختن است
و تقلب در انتخابات را(ادعا)تلقی میکند.
فکر میکنم بهترین کار این است که امید داشته باشیم به روزهای بهتر.
نگاهت میکنم پیوسته از خاک
تو را بر قله((شهرت))و((نام))ی
تو را که در میان جسم و جانم
همیشه بادلم نامهربانی
به سوی تو دویدم من شب و روز
به سویت ((ادعاهای جوانی))
و در آخر که این نامه بسر شد
میان جوی رویایم روانی
تصویر برداشته شده از وبلاگ دیگه تمومه
سلام
عجب حکایتیه این مدرسه ها.
اول سال که میخای ثبت نام کنی کلی پول میگیرن.(حدود ۵۰ هزار تومن)
و در مرحله بعد موقع دادن کار نامه ، باز هم پول میگیرن!!!(حدود ۳۰ هزار تومن)
و مدام هم مدیر میاد سر صف سخنرانی میکنه و میگه که بخش نامه از وزارته
که باید دانش آموزان پول بدن!
در همین حال،تلوزیون حکومت مدام وزیر آموزش و پرورش رو نشون میده و اون میگه
«گرفتن یک قرون از دانش آموزان غیر قانونیه»
و پس از همه اینها رییس جمهور در تلوزیون میگه:ما بودجه آموزش و پرورش رو
چندین برابر کردیم.
حالا ما نمیدونیم توی این مجموعه «شترگاوپلنگ»چی کار کنیم!!!
پول ما چه میشود؟؟؟
در پایین تر به شعری که بنده برای مدیر مدرسمان گفتم توجه کنید:
نه پول بودن و دیدن، شنیدن
نباید که از این مردم گرفتن
به قانون صریح مرز و بومم
نباشد اینچنین یغما گرفتن
برادر جان!برادر جان!برادر!
به زور ترس و کارنامه بدادن
نباید مبلغی را اخذ کردن
کسی را چون ز بودن منع کردن
برادر جان،بیا با ما یکی شو
که تزویر و ریا کاری نباشد چون
طریق زیست کردن!
و تمام اینها یعنی اینکه این کارها درست نیست!
سلام به همه
خوب یه چند وقت امتحان داریم و شاید وب اپ نشه
انشا الله تا بعد...
و امیدوارم که در این محرم چیز های جدیدی بیابیم.