مرغ مهاجر

زندگی حسی غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد ...

مرغ مهاجر

زندگی حسی غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد ...

عید اومده دوباره

سلام

الان که عیده، اما شب عید دمدمای صبح بود که خواب خونه قدیمیه خالم رو دیدم ، همون خونه رنگاوارنگ و البته کل فک و فامیل هم شاد شاد شاد!.حتی یه لحظه حس کردم بوی اون اشپز خونه ی مخصوص که همون بوی قدیماس هم شنفتم.

منم که به خواب و نشانه و اینها معتقد، این قضیه خیلی معانی خوبی برام داشت.

این خواب شب عید و بهانه میکنم که سالی پر از حس های تازه و پر از سرمستی براتون ارزو کنم.

و اینک(!)هدیه ی ما:


اگه یه چراغ جادو داشتم و میتونستم سه تا آرزو بکنم....


خوب اولین قدم داشتن چراغه!

دست به کار شدم و خودم یکی نقاشی کردم.



خوب، حالا که یه چراغ دارم و مطابق معمول سه تا آرزو ، دوست دارم سه تا آرزوم درباره ایرون و ایرونی باشه پس:


آرزو میکنم ایرانی آباد  ،  آزاد  و شادان  داشته باشیم.


آمین!