مرغ مهاجر

زندگی حسی غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد ...

مرغ مهاجر

زندگی حسی غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد ...

مردی از پشت عینک سیاه

سلام

برای قذافی:


معمر!ای تو که مردم به تیر میکشی!
عاقبت مردم تورا خونین به تیغ میکشند!

معمر! ای تو که خسمانه آدم میکشی!
مردم لیبی تو را چون پشّه راحت میکشند!

ای هیولا!اهرمن!شیاد بی وجدان بدان:
کین خروشان سیل کوبنده پیت را میکشند!

گول این چندک سرای پادشاهی را مخور،
یک دو روزی مانی و مردم به زیرت میکشند!

از تو یک سر سوزنی حتی نمی ماند به جا،
پس بدان نقش تو را در قعر دوزخ میکشند!



خواب

سلام


یه شعر جدید:


             خواب

                        این چه خوابی است مرا؟


روی پر من در خواب،


"میتراود مهتاب"


                    و چطور آمده ام من اینجا؟


من که صد سال پرنده نشدم


هرچه درد و غم کشیدم اما...


باز برنده نشدم.


گرچه این خواب امیدی است مرا.